فقط برای تو

فراموشی

 خاموشی بهانه است مشترک مورد نظرم قصد فراموشی دارد....

[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 14:23 ] [ نفس ] [ ]


خدایا

 

 

خــدایا ؟

کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .

مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !

ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .

مــن ..

بــی او ..

دوام نــمی آورم

[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 14:1 ] [ نفس ] [ ]


دلتنگ

 سلام دوسته عزیز به نظره من

1- تو سنت کمه.

2- خیلی داری عجله می کنی.

3- فعلا از زندگیت بهترین بهره رو ببر هنوز باید صبر کنی تا وقتش بشه زود اقدام نکن .

 

[ دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, ] [ 13:14 ] [ نفس ] [ ]


 شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه میرند تو. مریم ناز مامان بابا مثل یه عروسک زیبا کف اتاق خوابیده. لباس قشنگ عروسیش با خون یکی شده ، ولی رو لباش لبخنده! همه مات و مبهوت دارند به این صحنه نگاه می کنند. کنار دست مریم یه کاغذ هست، یه کاغذی که با خون یکی شده. بابای مریم میره جلو هنوزم چیزی را که میبینه باور نمی کنه، با دستایی لرزان کاغذ را بر میداره، بازش می کنه و می خونه :

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:, ] [ 12:35 ] [ نفس ] [ ]